گنجیشک لا لا سنجاب لا لا
عروسکم مانلی اولین لالایی که برات خوندم و خودم هم باهاش خیلی خاطره دارم این بود. یادمه وقتی که بچه بودم توی اون بی امکاناتی دوران کودکیم شبکه دو تلوزیون شبها ساعت 9 یه برنامه برای بچه ها پخش میکرد که این شعرو توش میخوند . من به عشق این لالایی هر شب میشستم اون برنامه رو نگاه میکردم و هر شب مثل شب اول از شنیدن این شهر لذت میبرم و باهاش آرامش میگرفتم. وقتی هم که تو به دنیا اومدی از همون شبهای اول وقتی توی آغوشم بودی این لالایی رو برات زمزمه میکردم و توهم حسابی عاشش بودی . تا میگفتم گنچشک لالا انگار هیپنوتیزت میکردم. ساکت میشدی و کم کم به خواب میرفتی...... گنجشک لا لا سنجاب لالا آمد دوبار...