یه فرشته 16 میلی متری؟؟؟!!!!
دخترکم، مانلی روزی که برای اولین بار دیدمت، یه کوچولوی 16 میلیمتری بودی . اندازه دکمه لباسم !به همون کوچکی! یه سر کوچولو یه تن کوچولو دوتا دست و دو تا پای کوچولو. درست مثل نقاشیه چشم چشم دو ابرو کودکانه. همون شکلی ساده و معصوم. چند لحظه بعد یه صدایی مثل صدای پای اسب توی گوشم پیچید.... بوم بوم...بوم بوم...بوم بوم.... یه قلب کوچیکی تندتند داشت میزد. قلب من هم تندتر از همیشه میتپید. این بار تپشش خیلی شیرین بود این بار به عشق تو زد و تا وقتی که میتپه ، به عشق تو خواهد بود. خدارو شکر. خداروشکر مادر،که سالم بودی قلب کوچیکت توی اون جسم کوچولوت ، دیده میشد . نمیدونی چقدر شیرین و بامزه بالا پائین میرفت منو پدرت به همدیگه ...