شیرین زبونی های مانلی خانم تا 1392/01/26
عسلک شیرین زبونم
اینقدر زبونت شیرین شده که من که مادرتم هیچ، بقیه افرادی هم که تورو میبینن از شیرین زبونی هات بسیار لذت میبرن. تقریبا همه چیزو میگی و وقتی با هم سن و سالات مقایست میکنم میبینم که خیلی بیشتر از اونها صحبت میکنی و یه جورایی قابل مقایسه نیست. دامنه لغاتت تقربا داره کامل میشه و تمام لغاتی رو که روز مره میشنوی میتونی تکرار کتی یه چند تا کلمه رو خیلی بامزه میگی
مامان یه ققیقه ایا : یعنی مامان یه دقیقه بیا
تلیود مبایک: یعنی شمع !! یا مثلا تولد مبارک
سماخودی : سرما خوردی
شبت: شربت
ایه تولند : اله کلنگ
ای خدا جونم: وقتی در حال لوندی و دلبری هستی و میخوای برای مامان و پدر ناز کنی
تازه یه چیز خیلی بامزه اینکه وقتی میخوای یه کاری کنی و کسی مانعت میشه و نمیزاده با حرص و صدای کلفت بهش میگی : عشقمی!!! عزیزمی !! و کاربرد فحش را اینجا ببرات دارن !!
تازه مامان جون نمیدونم برات گفتم یا نه ولی وقتی که تو خونه ایم عاشق اینی که روی کابینت بغل سینگ ظرف شویی بشینی ! و هر کاری که دلت بخواد انجام میدی . تازهگی ها هم میری اسفند دونو برمیداری و همون جوری میگردونی و میگی :
اسفن دون دونه اسفن صد دونه
امیدوارم که همیشه چشم بد ازت دور باشه عشق مامان