شیرین زبونی های مانلی خانم تا آخر بهمن 91

عشق مامان

هیچ باورم نیشه !! توی این یک ماه گذشته تقریبا شما زبون باز کردی و دیگه توانایی اینو داری که چیزهایی رو که میشنوی بتونی به زبون بیاری و به زبون خودت بازگو کنی... وای نمیدونی که چقدر شیرونو بامزه صحبت میکنی موش مامان. تازه شعر هم میخونی عشقم . عاشق آهنگ ملودی آرشی و بعضی وقتها توی ماشین شاید بشتر از 10 بار اینو برات میزاریم و کیفی میکنی که خدا میدونه. من وپدرت هم از لذت بردن تو لذت میبریم و شکر خدارو میکنیم برای بودنت. اینقدر با مزه این آهنگو میخونی که خدا میدونه اسمشم هم گذاشتی عه عه عه

میدی عه عه عه

میدی عه عه عه

جی جی بلا   ( جی جون بلا)   جی جی طلا ( جی جیگر طلا)  جی جی لالا ( بی بریم لالا) ........  مئودی عشه من عشه من.......................

وای نمیدونی که چقدر بامزس این حرکاتت. دیشب هم خونه مامان مهناز رفتم که بشورمت و تمام پاو دستاتو خودکاری کرده بودی و توی دستشویی به من میگفتی

مامان! پا خط خطی ! بشور

بهت میگفتم مامان چرا پاهای خوشگلتو خط خطی کردی

میگفتی چش ابو  ماهی یعنی چشم چشم دو ابرو و ماهی کشیدم!

الهی فدات شم. تازهگی ها عاشق قایم موشک باری شدی و دائمن میگی مانلی نیستم! یعنی مانلی نیست قایم شده و ما کل خونه رو دنبالت میگردیم و تو هم توی پزیشنی باشی که مارو نبینی فکر میکنی که ماهم تورو نمیبینیم. مثلا دستاتو میزاری روی چشمات و وسط اتاق وا میستی و میگی مانلی نیستم! یه میری زیر میز ناهار خوری و گوشه های رو میزی که از اون آویزون شده پشتش قایم میشه و تا بالای دهانت پوشیده میشه و بازم فکر میکنی که چون تو مارو نمیبینی ما هم تورو نمیبینیم!! خلاصه که خیلی عسل شدی دختر مهربون و خوش اخلاق من